از عدالت تا کرامت
خداوند هم از نظر آموزشی و هم از نظر پرورشی خود مسئولیت انسان ها را به عهده گرفته است. این خداوند است که به عنوان رب العالمین در حال تعلیم و تزکیه بشر است. البته در این حوزه برای خود خلفای را انتخاب کرده و برگزیده است که پیامبران از جمله پیامبر اکرم(ص) و معصومان(ع) هستند.(بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2؛ و آیات دیگر)
هدف و فلسفه بعثت پیامبر(ص) تعلیم و تزکیه مردمان است تا مراتب کمالی را بشناسند و برسند و سپس در قالب مکارم اخلاقی انسان ها را به آخرین مرتبه کمالی برسانند. از این رو، مراتبی از کمالات را به انسان نشان می دهند که جز به تعلیم و علم الهی آنان دست یافتنی نیست و هم چنین انسان ها را به کمالاتی می رسانند که جز به تزکیه الهی آنان شدنی نیست.
خداوند بر آن است تا انسان ها یعنی مردم و ناس نخست به درجه نخست کمالی یعنی عدل برسند و قیام به عدالت کنند(حدید، آیه 25) سپس در یک تعلیم و تزکیه خاص که برای مسلمانان و مومنان در نظر گرفته ، این دسته از بشر را که همراه و همگام پیامبران هستند، به مرتبه احسان رسانده و از آن جا به مرتبه نهایی یعنی مقام اکرام برسانند. از این رو، به مومنان فرمان می دهد که تنها بر مدار و محور عدل حرکت نکنند، بلکه درمحور احسان و مدار آن درآیند: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ؛ به راستی خدا به عدالت و احسان امر می کند و فرمان می دهد.(نحل، آیه 90)
خداوند در حوزه جامعه اسلامی و ایمانی به مومنان فرمان می دهد که اصل عفو که نوعی احسان است، در قالب تقوای الهی مورد توجه و اهتمام قرار گیرد:وَ أَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلْتَّقْوَی؛ و اگر عفو کنید آن نزدیک ترین مقام به تقوای الهی است.(بقره، آیه 237)
در مرتبه بالاتر فراتر می دهد که نه تنها در قالب احسان عفو کند، بلکه یک مرتبه بالاتر رفته و در قالب اکرام ، اصلاح امر کند: فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ؛ پس کسی که عفو کند و اصلاح نماید پس اجر و پاداشش بر خداست.(شوری، آیه 40)
پس اگر از نظر عدالت، اصل مقابله به مثل است و خداوند می فرماید: وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا؛ پاداش بدی همان بدی در حد و مثل آن است نه زیادتر(شوری، آیه 40)؛ البته این دومی بدی نیست؛ ولی از باب تماثل نام آن را بدی گذاشته است؛ وگرنه همان سنگی که زده را به خودش برگردانده است: ردوا الحجر من حیث جاء؛ از هر جا سنگ آمده به همان جا برگردانید.
بر اساس همین اصل مقابله به مثل که در چارچوب اصل فطری و عقلی، عدالت است، اصل قصاص مطرح می شود که چشم در برابر چشم ، گوش در برابر گوش و جان در برابر جان گرفته می شود.(مائده، آیه 45؛ اسراء، آیه 23)
در مرتبه دوم که مقام احسان است، خداوند می فرماید: یَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ؛ بدی را با خوبی دفع می کنند.(رعد، آیه 22) در همین قالب به جای آن که مقابله به مثل کند، و قصاص نماید(بقره، آیه 179)، عفو و گذشت می کند.(بقره، آیه 178) البته این مرتبه خیلی سخت است و کسی به سادگی نمی تواند از عدل به ویژه قصاص بگذرد و راه احسان در پیش گیرد و از شخص بگذرد و غفران نماید؛ از همین روست که خداوند چنین صبر وغفرانی را از مصادیق عزم الامور دانسته و فرموده است: وَ لَمَن صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ و هر کسی صبر کند و غفران نماید؛ به راستی که آن از مصادیق عزم بر امور است.(شوری، آیه 43)
در مرتبه سوم که مقام اکرام است، نه تنها عفو و گذشت می کند، بلکه به اصلاح امور پرداخته و کاری می کند تا به آن فرد نیکی هم برسد. خداوند می فرماید: ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛ بدی را به بهترین و نیکوترین وجه دفع کن؛ در این هنگام کسی که میان تو و او دشمنی است؛ گویی دوست و ولیّ گرم، گرمابه و گلستان توست.(مومنون، آیه 96)
در مقام دوم و سوم انسان با خداوند معامله می کند. این مطلب در مرتبه سوم روشن تر است و خداوند می فرماید: فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ؛ پس کسی که عفو کند و اصلاح نماید پس اجر و پاداشش بر خداست.(شوری، آیه 40) به طور طبیعی این اجر بدون حساب خواهد بود: أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ اجرهم بی حساب است(زمر، آیه 10)؛ چرا چنین شخصی با خداوند معامله کرده و خداوند خریدار است.
اسلام با تعلیم الهی و تزکیه خداوندی بر آن است تا انسان را از مرتبه نخست کمال یعنی عدالت به مرتبه پنجاهم یعنی احسان و از آن جا به مرتبه صدم یعنی کرامت برساند که اتمام مکارم اخلاقی است که پیامبر(ص) خود را مامور و مبعوث به آن دانسته است و خداوند در آیات قرآنی وی را مامور کرده است تا این گونه امت اسلام و مومنان را تربیت کند و تزکیه نماید.